آیا تا به حال از دیدن کودکی که درست مثل یک بزرگسال صحبت می‌کند تعجب کرده‌اید؟

کودکانی که موفق می‌شوند بزرگترهای اطراف خود را تحت تأثیر آن چه می‌پرسند و می‌گویند قرار می‌دهند، هوش کلامی بالایی دارند!

هم‌چنین هنگامی که با شخصی که نمی‌شناسیم صحبت می‌کنیم یا با دوستی شوخی می‌کنیم، همه ما از این مهارت استفاده می‌کنیم.

تا به این جا مطمئناً متوجه اهمیت بالای هوش کلامی شده‌اید. در این مقاله با این هوش مهم و تاثیرگذار آشنا می‌شویم.

هوش کلامی چیست؟

هوش کلامی یا هوش زبانی توانایی شخص در تفکر و بیان افکار خود با استفاده از کلمات است. همه افراد از هوش کلامی بهره‌مند هستند. همه ما از یک نامه ساده گرفته تا نوشتن یک رمان تا صحبت با یکدیگر، از هوش کلامی خود در بسیاری از فعالیت های مربوط به زبان استفاده می‌کنیم.

هوش کلامی یک از ده هوش نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر است. برای آشنایی با بقیه هوش‌ها کلیک کنید.

وظایف کلامی چیست؟

وظایف کلامی همان کارهایی است که ما با تعامل، دستکاری یا استفاده از کلمات انجام می‌دهیم. کارهای کلامی شامل مهارت‌هایی از جمله:

  • گوش دادن و یادآوری اطلاعات گفتاری
  • درک معنای اطلاعات کتبی یا گفتاری
  • حل مشکلات مبتنی بر زبان از نوع ادبی، منطقی یا اجتماعی
  • درک روابط بین مفاهیم زبان و انجام مقایسه‌های زبانی
  • توانایی انجام تحلیل پیچیده مبتنی بر زبان.

چرا هوش کلامی مهم است؟

هوش کلامی توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات و حل مشکلات با استفاده از استدلال مبتنی بر زبان است. استدلال مبتنی بر زبان ممکن است شامل خواندن یا گوش دادن به کلمات، مکالمه، نوشتن یا حتی تفکر باشد. دنیای مدرن ما از یادگیری در کلاس تا برقراری ارتباطات اجتماعی گرفته تا پیام کوتاه و ایمیل، بر مبنای گوش دادن به اطراف یا خواندن کلمات و معنی کردن آن‌ها و بیان دانش از طریق زبان گفتاری بنا شده است.

آموزش اوایل دوران کودکی غالباً بر اساس استدلال‌های غیرکلامی بنا شده است، زیرا کودکان بسیار خردسال مهارت‌های گفتاری و زبانی را با نرخ‌های مختلف پرورش می‌دهند. کودکان پیش دبستانی ممکن است بیشتر ساعات خود را به فعالیت‌هایی مانند نقاشی با انگشت، آواز، حرکت، بازی در فضای باز و کاردستی بپردازند.

هنگامی که کودکان به مدرسه می‌روند، هوش کلامی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. حتی از مهدکودک‌ها و کلاس اولی‌ها خواسته می‌شود که دستورالعمل‌های گفتاری را گوش داده و از آن‌ها پیروی کنند (به عنوان مثال: لباس‌های خود را بپوشید و در حیاط مدرسه صف آرایی کنید). کودکی که فقط بخشی از دستورالعمل‌ها را می‌شنود و می‌فهمد، ممکن است نتواند با بقیه اعضای گروه همگام شود. در همان زمان، از کودکان خواسته می‌شود به سوالات خود به صورت شفاهی پاسخ دهند (به عنوان مثال: کدام گیاه بلندترین گیاه است؟) و در ادامه آن‌ها شروع به استفاده از زبان نوشتاری می‌کنند.

­استدلال کلامی با بزرگتر شدن کودکان و استفاده بیشتر از کتاب‌ها، فیلم‌ها و مکالمات در کلاس، در کارهای مدرسه اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کند. با رسیدن کودک به دوره راهنمایی و دبیرستان، اکثریت قریب به اتفاق کار مدرسه نیاز به سطح بالایی از هوش کلامی دارد. کارهای خواندن و هنرهای زبانی به مهارت‌های استدلال کلامی نیاز داشتند. حتی دوره‌های انتزاعی‌تر مانند ریاضی و فیزیک نیز به مهارت استدلال کلامی احتیاج دارند، زیرا بیشتر مفاهیم توسط معلم به صورت شفاهی معرفی می‌شوند یا به صورت کتبی در کتاب درسی معرفی می‌شوند.

در دانشگاه و محل کار، هوش کلامی در آموزش و پرورش نقش اساسی دارد. مشاغل کمی وجود دارند که نیاز به استفاده از هوش کلامی در آن‌ها نیست و بیشتر مشاغل حداقل شامل تعدادی دستورات کلامی است.

اصلاح در استدلال کلامی

وقتی استدلال کلامی به کندی انجام می‌شود، اصلاح می‌تواند شامل گفتاردرمانی، کمک به خواندن و برنامه‌های تخصصی هنرهای زبانی باشد. لازم به یادآوری است که هوش کلامی با ضریب هوشی یکسان نیست.

یادآوری این نکته نیز مهم است که در نتیجه بسیاری از اختلالات غیر مرتبط با هوش، ممکن است فردی با زبان گفتاری مشکل داشته باشد. به عنوان مثال می‌توان به چالش‌های شنوایی، اوتیسم و اختلال کم توجهی اشاره کرد. در چنین حالتی، استفاده از ابزار چاپی یا تصویری برای حمایت از موفقیت و شمول علمی بسیار مفید است.

راه های تقویت هوش کلامی

متداول‌ترین روش تفکر در دنیای غرب تفکر کلامی است. اگرچه ما یک سری هوش از جمله هوش عددی، موسیقی، فضایی، عاطفی و فیزیکی داریم اما این هوش کلامی است که بیشتر به آن وابسته هستیم. ما تمایل داریم که فکر کنیم و خود را با کلمات بیان کنیم.

می‌توان ادعا کرد که تسلط بر استفاده از کلمات و هوش کلامی مهم‌ترین مهارتی است که خواهیم داشت زیرا کسب مهارت‌های بیشتر به درک ما از زبان بستگی دارد. بخش فوق العاده‌ای از یادگیری زودرس برای نوزاد در ایجاد مهارت‌های کلامی است (یادگیری صحبت کردن، درک گفتار، خواندن و نوشتن). فرقی ندارد که نوزادی در پکن، مادرید، سیدنی یا تهران تربیت شود، در هر صورتی مطمئناً او هزاران ساعت صرف کسب تخصص در زبان مادری خود خواهد کرد. با این حال بیشتر افراد به محض کسب صلاحیت مورد نیاز، پیشرفت در مهارت‌های کلامی را متوقف می‌کنند.

مطالعات نشان داده است که بین توانایی افراد با کلمات و دامنه لغات و موفقیت در زمینه‌های انتخابی آن‌ها ارتباط زیادی وجود دارد. افرادی که می‌توانند خود را به وضوح ابراز کنند، دارای هوش و مقام بالاتری هستند. احترام بیشتری به آن‌ها گذاشته می‌شود. پس چرا ما به افزایش مهارت‌های کلامی خود ادامه نمی‌دهیم؟ چرا ما کاری را که بیشتر سال‌های ابتدایی خود را صرف انجام آن کرده‌ایم، متوقف می‌کنیم؟ 

مشکل این است که ما توانایی‌های کلامی خود را کامل می‌دانیم. پس از تسلط بر خواندن، نوشتن و صحبت کردن، به سراغ چیزهای دیگر می‌رویم. ما مهم‌ترین ابزار را در جعبه ابزار ذهنی خود پیدا کرده‌ایم. ما برای انواع کارها به آن وابسته هستیم اما به ندرت آن را تیز می‌کنیم. منطقی‌تر است که این ابزار را حفظ، تقویت و گسترش دهیم. در این‌جا چند روش برای انجام این کار آورده شده است.

1. یک فرهنگ لغت و اصطلاح نامه خوب تهیه کنید.

دو تا از وفادارترین همراهان روی میز شما باید یک فرهنگ لغت و یک اصطلاح نامه باشند. از فرهنگ لغت برای یادگیری معانی و مشتقات کلمات جدیدی که با آن‌ها روبرو هستید استفاده کنید. هم‌چنین برای بررسی دقیق معانی و هجی کلماتی که از آن مطمئن نیستید از آن استفاده کنید. اصطلاح نامه هر زمان که می‌نویسید بسیار مفید است و برای جلوگیری از تکرار، به جایگزینی برای یک کلمه احتیاج دارید. 

2. بخوانید

ممکن است احمقانه به نظر برسد که به شخصی که این متن را می‌خواند توصیه کند که باید آن را بخواند، اما در دنیای مدرن ما آن‌قدر مشغول کار هستیم و از طریق پخش تلویزیون، تلفن و اینترنت با اطلاعات زیادی بمباران می‌شویم که خواندن کتاب و مقاله می‌تواند از دستور کار ما خارج شود. خواندن آثار نویسندگان خوب یکی از بهترین راه‌ها برای رشد توانایی‌های ما با کلمات است. رمان‌های مدرن و کلاسیک، کتاب‌های غیر داستانی برجسته و مقالات روزنامه و مجلات با کیفیت بالا، همه منابع مهم ما هستند. 

خواندن آثاری که به خوبی نوشته شده‌اند در دو قسمت به ما کمک می‌کند. این عمل درک ما از مفاهیم و دانش ما را افزایش می‌دهد و در عین حال به توسعه مهارت‌های اصلی ما در درک، واژگان و بیان کمک می‌کند. بیشتر مطالب ما باید سریع خوانی باشد تا بتوانیم اطلاعات را به سرعت جذب کنیم. کتاب‌ها و دوره‌های مختلفی در زمینه تندخوانی وجود دارد. با این حال، هنگامی که ما گاهی اوقات با یک متن بسیار جذاب یا خوب نوشته شده روبرو می‌شویم، باید آن را دوباره بخوانیم، وقت بگذاریم تا بررسی کنیم چه چیزی باعث موفقیت آن می‌شود. ما باید کلمات و استعاره‌هایی را که نویسنده به کار می‌برد درک کنیم‌، استدلال‌های خود را تجزیه و تحلیل کنیم، زیر نکات اساسی را خط بکشیم و شاید یادداشتی برای تقلید از برخی از سبک‌ها در نوشته‌های خود بنویسیم.

اگر آن قدر خوش شانس هستید که همسر کتاب خوانی دارید، سعی کنید با صدای بلند برای هم کتاب بخوانید. یک قطعه کوتاه و جالب از کتاب را انتخاب کنید و آن را با احساس و تأکید برای همسرتان بخوانید. کودکان با گوش دادن به خواندن والدین یا معلمان خود و خواندن برای آن‌ها یاد می‌گیرند. ما نیز می‌توانیم همین کار را انجام دهیم و این یک فعالیت لذت بخش است. وقتی این قطعه را خواندید، می‌توانید نتیجه‌ای که از آن گرفتید را با شریک زندگی خود در میان بگذارید. چه جنبه‌هایی از سبک نویسنده را بیشتر دوست داشتید؟ نویسنده چه نکاتی را بیان کرده و آیا با آن‌ها موافق هستید؟ ادامه کتاب را نیز به همین صورت بخوانید.

3. کلمات جدید یاد بگیرید

هر زمان که با کلمات جدیدی برخورد کردیم باید به فرهنگ لغت روی بیاوریم و لحظه‌ای را صرف یادگیری معنی و مشتق کلمه کنیم. جستجوی کلمات جدید و رقابت در متن آسان است بنابراین اگر بخواهیم این فرصت را از دست ندهیم نیاز به نظم و انضباط داریم.

همان‌طور که واژگان خود را ایجاد می‌کنید باید سعی کنید از آن‌ها در متن استفاده کنید زیرا این امر به شما کمک می‌کند آن‌ها را به خاطر بسپارید. مهم‌ترین مزیت داشتن دایره واژگان بزرگ، توانایی استفاده از کلمه‌ای دقیقاً با معنی درست در زمانی مناسب است. 

4. نوشتن، بازنویسی و ویرایش

همه ما می‌نویسیم. چه این یک پیام متنی روی تلفن همراه باشد، چه یک ایمیل یا یک رمان و همه ما می‌توانیم نوشتار خود را بهبود ببخشیم. یک روش خوب برای بهبود نوشتن این است که مطالب نوشته شده را بخوانید و این سوال‌ها را از خود بپرسید:

  • آیا آن چه من نوشتم دقیقاً منظور من را بیان می‌کند؟
  • آیا برای خواننده روشن و قابل فهم خواهد بود؟
  • آیا می‌توانم آن را مختصر یا دقیق‌تر بیان کنم؟

باید به دنبال کلمات و جملات زائد باشیم. برای تمرکز روی موضوع، می‌توان بسیاری از عکس‌های دیجیتالی ما را با برش دادن بهبود داد. دقیقاً به همین ترتیب، بیشتر کارهای مکتوب ما را می‌توان با برش دادن عناصر غیرضروری یا تکراری بهبود بخشید.

5. با کلمات بازی کنید

کودکان با بازی با کلمات، آزمایش، اشتباه و اصلاح، زبان را یاد می‌گیرند. ما باید یک نگرش بازی‌گوشانه نسبت به کلمات داشته باشیم و با آن‌ها به عنوان یک دوست رفتار کنیم. بازی‌های کلمه‌ای هوش زبانی را افزایش می‌دهند. به عنوان مثال می‌توانید از بازی فرهنگ لغت استفاده کنید. این بازی ساده اما سرگرم کننده است. یک نفر تعریفی از فرهنگ لغت را می‌خواند و دیگران باید این کلمه را شناسایی کنند. خواننده می‌تواند یک کلمه مشترک را انتخاب کند اما با یکی از معانی کمتر رایج آن شروع می‌کند.

6. به خود گوش دهید

دقیقاً به همان روشی که برای نوشتن پیش نویس خود را به صورت انتقادی مرور می‌کنید، باید سعی کنید همین کار را برای سخنرانی خود انجام دهید. اگر ممکن است، سعی کنید چند کلیپ ویدیویی از صحبت کردن خود را مشاهده کنید. این کار به شما کمک می‌کند که برای یک سخنرانی مهم تمرین کنید. اکثر مردم با کشف این که تعدادی خطا یا عادت بد در گفتار روزمره خود نشان می‌دهند متعجب می‌شوند. به عنوان مثال بسیاری از افراد در صحبت‌های خود متوجه تکه کلام‌هایی می‌شوند که از وجود آن‌ها خبر نداشتند.


این نوشته را با جمله‌ای از رودیارد کیپلینگ، نویسنده بریتانیایی برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۰۷، رو به پایان می‌بریم:

کلمات قوی‌ترین دارویی هستند که بشر استفاده کرده است.

در این نوشته ضمن معرفی هوش کلامی، راه‌هایی برای توسعه آن نیز معرفی کردیم. امیدواریم که این پست بلاگ شما را متوجه اهمیت هوش کلامی کرده باشد و شما به فکر پیشرفت  هوش کلامی خود و فرزند‌هایتان باشید. 


منابع: verywellfamily.com ، mentalup.co ، lifehack.org ، writingcooperative.com 

نویسنده: «افشین کلهری»